نوشته‌ها

 

تهیه و استفاده از کمپوست نه تنها به کشت قارچ محدود نمی شود، بلکه قدمتی به مراتب بیشتر از کشت قارچ های خوراکی دارد. تاریخ حکایت از آن دارد که کشاورزان در اقصی نقاط جهان برای تقویت خاک و برداشت محصول بیشتر از کمپوست استفاده می کردند. البته نوع کمپوست بسته به مواد آلی موجود و قابل دسترس در هر منطقه متفاوت بود.

در اکثر مناطق از ضایعات و بقایای کشاورزی، باغبانی و دامپروری استفاده می شد. در بعضی دیگر از مناطق از جلبک های دریایی که هنگام طوفان همراه با امواج به ساحل منتقل می شوند، استفاده می گردید. به هر حال این روند تا انقلاب صنعتی و جایگزین شدن کودهای طبیعی با کودهای شیمیایی ادامه داشت. در زمان جنگ اول جهانی بود که آلمانی ها موفق به تبدیل ازت هوا به آمونیاک شدند. از آن به بعد مصرف کودهای شیمیایی روز به روز افزایش یافت تا به امروز که مصرف زیاد و بی رویه این کودها باعث آلودگی آب و خاک شده است و حیات موجودات آبزی و سلامت انسان را تهدید می کند. به دلیل مواجه شدن با این مشکلات و اضافه شدن مشکلی به نام «شهرنشینی» و «تولید زباله شهری» بحث تهیه کمپوست از مواد آلی و استفاده از آن در کشاورزی و باغبانی به طور جدی مطرح گردید.

کمپوستینگ

برای کشت قارچ های خوراکی باید یک کمپوست مخصوص تهیه و ساخت آن در دو مرحله انجام می شود که مرحله نخست یا اصطلاحاً فاز اول (Phase I) عبارت است از مخلوط، مرطوب، جمع کردن و هوا دادن یا برگردان کردن مواد اولیه تولید کمپوست و به محلی که این عملیات انجام می شود، «Compost yard» می گویند، به علت اینکه مراحل فوق در محیط باز انجام می شود، شرایط محیطی یا پیرامون می تواند تأثیرگذار باشد.

مرحله دوم یا فاز دو (Phase II) مرحله ای است که در شرایط کنترل شده و معمولاً در تونل های دارای شرایط بهینه انجام می گیرد.

مواد اولیه کمپوست قارچ خوراکی

ماده اصلی تشکیل دهنده کمپوست قارچ را ساقه غلات یا کلش تشکیل می دهد. بین غلات، ساقه گندم (کلش گندم) به علت ساختارش نسبت بقیه ارجعیت دارد (البته که به جهت فراوانی کلش گندم، تامین آن نبست به دیگر انواع کلش بیشتر است). کلش تأمین کننده منبع اصلی کبوهیدرات موجود در کمپوست قارچ است. کلش گندم شامل 36 درصد سلولز (Cellulose) ، 25 درصد پنتوزان (Pentosan) و 16 درصد لیگنین (Lignin) است. سلولز و پنتوزان در روند کمپوستینگ تجزیه شده و تبدیل به قندهای ساده می شوند تا انرژی لازم را برای رشد و تکثیر میکروب های کمپوست تأمین کنند و در عوض لینگنین ماده ای بسیار مقاوم است که در ساختار چوب به کار می رود. این ماده در طول فرآیند کمپوستینگ با نیتروژن ترکیب و به کمپلس هموس–لیگنین نیتروژن (N-rich lignin -humus coplex) تبدیل می شود. از کود اسب با مرغ معمولاً به عنوان منبع نیتروژن استفاده می شود. در گذشته از اوره، مالت، سولفات آمونیوم، پنبه دانه و دیگر مواد دارای پروتئین برای این منظور استفاده می شد، ولی با توجه به قیمت این مواد که به مراتب گران تر از کود اسب با مرغ است، امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. در زمان حال و با توجه به کمتر شدن استفاده مردم از اسب، کود اسب نیز به آسانی تهیه نمی شود و در نتیجه تنها ماده ارزان و در دسترس، کود مرغ است (البته کود مرغ گوشتی).

جیپسوم یا سولفات کلسیم به چند منظور به کمپوست اضافه می شود. به این علت که با اضافه کردن جیپسوم کلوئیدهای کمپوست فلوکولیت (Flocculate) می شوند، از چسبنده شدن آنها نیز جلوگیری می کند و بافت کمپوست بهبود می یابد. در نتیجه هوا بهتر می تواند به داخل کمپوست نفوذ کند. جیپسوم PH کمپوست را کاهش می دهد و آن را از حالت قلیایی خارج و به صورت خنثی تنظیم می کند. مقدار چیپسوم بستگی به مقدار کود مرغی دارد. وقتی کود مرغی زیاد استفاده شود، مقدار آمونیاک و PH افزایش می یابد. اضافه کردن چیپسوم ازیک طرف باعث کاهش PH و از طرف دیگر مانع تولید آمونیاک می شود. بدین ترتیب که در PH زیاد +NH۴ شکسته شده تبدیل به NH۳  و H+  می شود، با این عمل مقدار NH۳  آزاد موجود در کمپوست افزایش می یابد که این ماده برای میسلیوم قارچ بسیار مضر و خطرناک است، در حالی که NH۴  به آسانی توسط میسلیوم قارچ جذب می شود و مورد مصرف قرار می گیرد. به علاوه چیپسوم دارای یون کلسیم است که مورد مصرف استفاده قارچ قرار می گیرد. همچنین باعث می شود تا اسیداگزالیک (Oxalic acid) را که توسط میسلیوم قارچ تولید می شود، به اگزالات کلسیم تبدیل کند.

فرمولاسیون کمپوست قارچ

منظور از فرمولاسیون کمپوست قارچ، تهیه فرمولی جهت ساخت کمپوست و به دست آوردن مقدار نیتروژن مناسب است؛ به طوری که در ابتدا با شروع کمپوستینگ، درصد نیتروژن به میزان 5/1 تا 7/1 برسد. برای محاسبه صحیح نیتروژن درصد رطوبت بسیار مهم است. برای اندازه گیری درصد رطوبت، 100 گرم ماده مورد نظر را درون اون (Oven) یا تنور به مدت چند ساعت در دمای 100 درجه سانتیگراد قرار می دهیم، سپس با توزین مجدد، اختلاف وزن مقدار رطوبت به دست می آید. به فرض اینکه مواد اولیه کمپوست را کلش گندم، کود مرغی و جیپسوم (سولفات کلسیم) تشکیل دهد (که معمولاً در اکثر کشورهای جهان نیز از این مواد برای ساخت کمپوست استفاده می شود)، محاسبه درصد نیتروژن به صورت زیر انجام می شود. اعداد ذکر شده می توانند برحسب مقدار نیتروژن و رطوبت مواد اولیه تغییر کنند.

بنابراین با احتساب وزن خشک و نیتروژن کل می توان درصد نیتروژن را محاسبه کرد.۶۲/۱ = ۳۵۲۵÷ ۵۷ برای مثال در کشور هلند برای ساخت کمپوست قارچ از فرمول زیر استفاده می کنند.

جنبه های شیمیایی و میکروبی کمپوست قارچ chemical and microbial aspects

میکروب های کمپوست را می توان بر حسب مصرف اکسیژن به دو گروه تقسیم نمود. گروه اول را که برای بقا و رشد به اکسیژن نیاز دارند، میکروب های هوازی (Aerobic) می گویند این میکروب ها مواد آلی را کاملاً و با سرعت تجزیه می کنند. حاصل فعالیت آنها تولید گاز کربنیک، آب و گرما است. گروه دوم میکروب هایی هستند که درغیاب اکسیژن فعالیت می کنند و به میکروب های بی هوازی (Anaerobic) معروفند. بر خلاف گروه اول این میکروب ها بخش کمی از مواد آلی را تجزیه می کنند. نتیجه فعالیت آنها غیر از آب و گازکربنیک، تولید اسیدهای آلی و گازهایی نظیر هیدروژن سولفید (SH۲) و گاز متان (CH۴) و مقدار کمی گرما است. نقاطی از کمپوست که رنگ زرد و بوی نامطبوع و دمای سرد دارد، نشانه فعالیت بی هوازی میکروب ها است. تهیه کمپوست طی چندین مرحله انجام می شود که به هر یک از این مراحل، فاز می گویند. فاز یک شامل خیس و مخلوط کردن مواد اولیه و هوا دادن می شود. این مراحل بیشتر در محیطی باز و جایی که کمتر می توان شرایط محیطی را کنترل نمود، انجام می شود. فاز دو به مراتب در شرایط کنترل شده و در محیطی بسته به نام اتاق تونل پاستوریزه انجام می شود.

در کشورهای پیشرفته کمپوستینگ فاز یک و دو، فرآیندی بسیار پیچیده است که هنوز تمام مراحل و جزئیات آن کاملاً شناخته شده نیست. در ابتدای کمپوستینگ میکروب های مزوفیل در مواد اولیه شامل کلش، آب مواد معدنی و کود مرغی شروع به رشد می کنند که کربوهیدرات ها را تجزیه کرده و گرما تولید می کنند. همزمان با تجزیه کربوهیدرات ها مواد پروتئینی نیز تجزیه می شوند که آمونیاک و گرما حاصل می شود. در نتیجه تولید حرارت و آمونیاک از رشد میکروب ها جلوگیری می کند. با افزایش دمای کمپوست، میکروب های مزوفیل جای خود را به میکروب های تروموفیل و گرما دوست می دهند و تجزیه مواد ادامه می یابد. با تجزیه مواد، بخشی از آن به صورت گاز (گازکربنیک و نیتروژن) به هوا متصاعد می شود. برای مثال با تجزیه مواد آلی نیتروژن دار از جمله پروتئین توسط میکروب ها و به وجود آمدن آمونیاک، دو فعل و انفعال حاصل می شود. یکی از آزاد شدن آمونیا یا آمونیفیکاسیون (Ammonification) و دیگری ثابت شدن آمونیا یا امموبیلیزاسیون (Immobilisation) است. با ثابت شدن آمونیا (محلول شدن در آب) بخشی از آن با لیگنین همراه شده و ترکیب پیچیده هوموس لیگنین نیتروژن (N-RICH  lignin–humus comple) را به وجود می آورد و بخشی از آن همراه با باقیمانده کربوهیدرات ها توسط میکروب ها جذب و تبدیل به بیوماس میکروبی می گردد تا بعداً به مصرف غذای قارچ برسد.

باید توجه کرد که کمپوستینگ یک فرآیند هوازی است و اکسیژن نقش بسیار مهم و کلیدی را در تمام مراحل ایفاء می کند، ولی در عین حال، فرآیند بی هوازی نیز در این قضیه نقش دارد و وجود گاز متان در کمپوست نشانه بی هوازی شدن قسمت هایی از کمپوست است که اکسیژن کافی به آنها نمی رسد. در واقع می توان چنین استنباط کرد که فرآیند هوازی و بی هوازی شدن کمپوست در کنار هم اتفاق می افتند.

هنگام کمپوست شدن و تولید گرما بسیاری از پلی ساکاریدها از جمله سلولز، همی سلولز و همچنین ترکیباتی به نام پنتوزان ها (Pentosans) تجزیه می شوند و مقدار لیگنین ثابت باقی می ماند. در عوض هنگام رشد رویشی میسلیوم قارچ خوراکی، یعنی از زمان اضافه کردن اسپان (بذر قارچ) تا زمان تولید قارچ، یعنی مرحله زایشی (محصول قارچ) مقدار کمی سلولز و پنتوزان مورد استفاده قرار می گیرد و در عوض این لیگنین است که مصرف می شود. هنگام برداشت محصول، مقدار لیگنین ثابت می ماند و مجدداً سلولز و پنتوزان به مصرف انرژی برای تشکیل قارچ می رسد، بنابراین جذب مواد غذایی هنگام رشد رویشی میسلیوم و زمان تشکیل قارچ متفاوت است.

همان طور که قبلاً اشاره شد، قارچ قادر نیست ترکیبات آلی دارای وزن ملکول های زیاد را جذب کند و این مواد باید توسط آنزیم های بیرون سلولی که توسط میسلیوم تولید می شوند، ابتدا به مواد ساده تر و محلول در آب تبدیل و سپس جذب گردد. وجود میکروب ها در کمپوست پاستوریزه شده و به همراه میسلیوم، کمک زیادی به رشد آن می کندو رشد میسلیوم در کمپوست دو برابر مواد دیگر و در کمپوست پاستوریزه به مراتب بیشتر از کمپوستی است که استریل شده و عاری از میکروب باشد؛ بنابراین همکاری  و همزیستی میکروب های (باکتری ها) موجود در کمپوست، رشد میسلیوم را تسریع می کند؛ درست مانند ریشه گیاهان که در اطراف آن تعدادی زیادی میکروب در حال فعالیتند و به رشد ریشه کمک می کنند. میسلیوم قارچ با تجزیه لیگنین ، سلولز و همی سلولزتوسط آنزیم های خارجی سلولی، مواد لازم را برای رشد باکتری ها فراهم می کند و درعوض باکتری ها نیز با تولید هورمان های تسریع کننده رشد، محیط را برای رشد بهتر میسلیوم مهیا می کنند. در ضمن این باکتری ها می توانند به مصرف غذای میسلیوم قارچ نیز برسند. با مشاهده مقداری کمپوست حاوی میسلیوم توسط میکروسکوپ می توان به وجود این باکتری ها پی برد.

برای ترسیم نتایج فوق، مقدار قارچ برداشت شده و مقدار آب و وزن خشک مواد مصرفی کمپوست محاسبه شده است. آزمایش ها نشان می دهند که برای تولید یک کیلوگرم قارچ حدود ۹۰۰ میلی لیتر آب و ۲۲۰ گرم ماده خشک کمپوست مصرف می شود. از مقدار ۲۲۰ گرم ماده خشک کمپوست ۳۵ الی ۴۰ درصد آن به قارچ تبدیل شده و بقیه آن به مصرف انرژی می رسد. در مورد مصرف آب محاسبات دقیق نیست و علت آن شرایط اقلیمی و نوع خاک پوششی است که کشورهای مختلف متفاوت است، با وجود این تخمین زده می شود که ۷۰ تا ۹۰ درصد آب مورد نیاز قارچ از کمپوست تأمین شود.

تغییرات مواد آلی ، کربوهیدرات ها و نیتروژن حین کمپوستینگ

مواد قابل حل در آب به سادگی توسط میکروارگانیزم ها جذب و به مواد لازم برای ایجاد سلول های  جدید تبدیل می شوند یا به مصرف انرژی می رسند. با رشد و افزایش میکروب ها، انرژی به صورت حرارت آزاد می شود. با رسیدن دما به 65 الی 70 درجه سانتیگراد، فعالیت میکروبی متوقف و فعالیت شیمیایی آغاز می شود. در دمای زیاد اصطلاحاً «کارمیلیزیشن» (Carmelizaton) انجام می شود . «کارمیلیزیشن» به فرآیندی گفته می شود که طی آن آب از کربوهیدرات ها خارج می شود و غلظت کربن افزایش می یابد. در این صورت است که رنگ کمپوست تیره می شود. فاز یک هنگامی خاتمه می یابد که بوی تند آمونیاک از کمپوست متصاعد می شود، رنگ قهوه ای تیره آن حاکی از انجام فرآیند «کارمیلیزیشن» است و قابلیت نگهداری آب را دار می باشد. رطوبت کمپوست هنگام پرکردن 70 تا 73 درصد بهینه محسوب می شود. با فشردن کمپوست در دست، قطرات آب زا بین انگشتان ظاهر می شوند. کمپوست دارای الیاف بلند و محکم می تواند آب بیشتری را درمقایسه با کمپوست دارای الیاف کوتاه، مسن و متراکم جذب کند. در صورتی که کمپوست دارای الیاف کوتاه باشد، هنگام پر کردن در تونل باید برای جلوگیری از فشرده شدن آن دقت کافی شود. پرکردن باید با یکنواختی کامل انجام گیرد و حاشیه کمپوست نسبت به مرکز آن از تراکم بیشتری برخوردار باشد. کمپوست آماده در خاتمه فاز دو باید خصوصیات زیر را داشته باشد:

1-انتخابی ( Selectivity )

یکی از خصوصیات مهم کمپوست قارچ خوراکی، انتخابی بودن آن است. بخشی از انتخابی بودن کمپوست به جنبه های میکروبی و بخش دیگر به جنبه های شیمیایی آن مربوط می شود. حرارتی که در نتیجه تجزیه مواد آلی تولید می شود نمی تواند به سرعت از توده انبوه کمپوست خارج شود، لذا باعث گرم شدن آن می گردد. گرم شدن توده منجر به تغییر میکروفلور مزوفیل به ترموفیل (گرما دوست) می شود. هنگام اضافه کردن اسپان به کمپوست و رشد میسلیوم که دمای کمپوست کاهش می یابد، ترموفیل ها غیرفعال می شوند به مصرف غذایی میسلیوم می رسند. در نتیجه عمل کمپوستینگ موادی مانند سلولز و همی سلولز که زودتر از لیگنین تجزیه می شوند، تا اندازه زیادی کاهش می یابند و در عوض تراکم لیگنین ترکیب با نیتروژن افزایش می یابد.

2-یکنواختی ( Homogeneity )

یکنواخت بودن کمپوست از نظر فیزیکی و شیمیایی از اهمیت زیادی برخوردار است. به سبب ناهمگون بودن مواد اولیه کمپوست مثل کلش یا ساقه گندم و کود مرغی مخلوط کردن آنها کار دشواری است. برای انجام آن در کمپوست سازی یا کمپوستینگ کوشش های زیادی انجام گرفته و برای این منظور از ابزار، ماشین ها و روش های متنوعی برای ایجاد پایل، برگردان کردن و پرکردن تونل و بستر استفاده می شود.

برای رسیدن به یکنواختی ، تنظیم رطوبت بسیار اهمیت دارد. رطوبت باید در تمام مواد کمپوست به طور مساوی و یکنواخت  تمام مواد کمپوست به طور مساوی و یکنواخت توزیع گردد. کمپوست یکنواخت، محصولی یکنواخت با کیفیت مناسب را به همراه خواهد داشت.

نسبت کربن به نیتروژن در کمپوست قارچ

تنظیم نسبت کربن به نیتروژن به جهت رشد بهینه میکروب ها و در نتیجه، تجزیه کمپوست بسیار لازم است. به این علت که از مواد آلی در روند کمپوستینگ کاسته می شود؛ بنابراین نسبت کربن به نیتروژن به مرور کاهش می یابد. بدین ترتیب که زمان میک آپ (Make up) این نسبت 1 : 30، موقع پر کردن تونل 1 : 20 و هنگام اضافه کردن اسپان 1 : 17 است.

نکات زیر برای سنجش نیتروژن کمپوست باید مورد توجه قرار گیرد.

قبل از شروع عملیات فاز یک نیتروژن، درصد نیتروژن باید ۵/۱ تا ۷/۱ تنظیم شود.

درصد نیتروژن طی روند و فرآیند کمپوستینگ افزایش می یابد و هنگام اسپانینگ به ۱/۲ تا ۳/۲ می رسد. باید دقت شود تا هنگام به هم زدن و جابه جا کردن کمپوست ، نمونه برداری انجام نشود و در انتهای فاز یک و دو آنالیز یا سنجش نیتروژن انجام گیرد . پیشنهاد های زیر جهت تنظیم رطوبت کمپوست مفیدند:

آب به اندازه کافی و به گونه ای اضافه کنید که آب اضافه هنگام خیس کردن، جمع کردن و برگردان کردن از توده کمپوست یا پایل جاری نشود.

از آبیاری اضافه در مراحل اولیه کمپوستینگ اجتناب کنید؛ به طوری که بتوانید روطوبت کمپوست را کنترل کنید.

قبل از هر برگردان، آب کافی را فقط به مناطق خشک کمپوست اضافه کنید.

بعد از خیس کردن سعی کنید برگردان کردن را یک روز در میان انجام دهید، مگر اینکه حرارت کمپوست به اندازه کافی افزایش نیافته باشد.

قبل از پرکردن تونل مقدار رطوبت را به حد استاندارد رسانید. دراجرای فاز دو کمپوستینگ به موارد زیر توجه شود :

فاز دو کمپوستینگ به منظور رسیدن به دو هدف انجام می گیرد:

  • پاستوریزه کردن

از بین بردن و کشتن میکروب های مضر و بیماری زا، حشرات و نماتدها با پاستوریزه کردن کمپوست میسر می شود.

  • ایجاد شرایط بهینه ( Conditioning )

برای فراهم شدن غذای مخصوص جهت رشد میسلیوم قارچ شرایط ویژه و بهینه لازم است. این شرایط با تزریق هوای کافی به داخل تونل میسر می شود . هر چه مقدار نیتروژن بیشتر باشد، هوای بیشتر مورد نیاز است . همچنین در تابستان های بیشتری نسبت به زمستان باید تأمین شود . دمای کمپوست باید ۴۵ تا ۶۰ درجه تنظیم گردد . این درجات دمای بهینه را برای فعالیت میکروب ها فراهم می کند . در پی ایجاد شرایط بهینه، میکروب ها، آمونیا و املاح دارای آمونیا را به پروتئین و دیکر ترکیبات نیتروژن دار تبدیل می کنند تا قارچ خوراکی از آنها به عنوان غذا استفاده نماید. رشد و عملکرد میکروب ها بستگی به غذا، رطوبت ، دما و اکسیژن کافی دارد . کمبود هر یک از این عوامل یا شرایط منجر به عدم دستیابی به شرایط بهینه و نیز عدم دستیابی به کمپوست مناسب است . نشانه آماده شدن کمپوست برای پاستوریزاسیون، جانشین شدن میکروب ها در کمپوست و کاهش دمای آن در شرایطی است که مقدار هوای ورودی ثابت باشد.

بعد از اتمام پاستوریزاسیون، دمای کمپوست را کاهش می دهند تا به دمای دلخواه میکروب های ترموفیل یا گرما دوست برسد. کاهش دما قانوناً نباید بیش از ۱۵ درجه در روز باشد. به این علت که میکروب های مختلف در دمای مختلف فعالیت و مواد را تجزیه می کنند؛ بنابراین به تمام آنها فرصت کافی داده می شود تا وظیفه خود را انجام دهند. در ضمن باید مطمئن شد که کاهش دما در تمام قسمت های کمپوست به طور یکنواخت و همزمان انجام شود.

قارچ های ترموفیلی که در دمای کمتر از بقیه ترموفیل ها فعالیت می کنند، اهمیت زیادی دارند. به این علت که آنها قادرند در مناطقی از کمپوست که تراکم بیشتری دارد، رشد کنند. کمپوست فاز دو هنگامی به پایان می رسد که هیچ گونه بوی آمونیاک به مشام نرسد و کمپوست پوشیده از کلنی های سفید رنگ اکتینومیست (Fire – fang) گردد. مقدار آمونیای کمپوست باید کمتر از 1% PPm و مقدار نیتروژن 2 تا 5/2 درصد برسد.

 

نقش میکروب ها در کمپوستینگ (فاز یک و دو)

هر یک از مراحل فازیک و دو کمپوستینگ دارای اهداف خاصی از نظر فیزیکی ، شیمیایی و میکروبی است . این وظیفه به عهده تولید کننده کمپوست است تا شرایط لازم را برای رسیدن به این اهداف فراهم کند. تجزیه مواد آلی توسط میکروب ها انجام می شود. مواد اولیه کمپوست به خودی خود دارای انواع میکروب ها (باکتری ها، قارچ ها و اکتینومیست ها) است که برای رشد و تکثیر مانند هر موجود زنده احتیاج به غذا، آب و هوا دارند. این موجودات نمی توانند ما انسان ها شرایط محیط خود را تغییر دهند و از آنجا که تمام احتیاجات خود را از کمپوست تأمین می کنند، باید شرایط کمپوست به گونه ای باشد تا بقای میکروب های آن با خطر مواجه نشود .

در فاز یک، میکروب ها غذا و آب مصرف می کنند، رشد و تکثیر می یابند و حرارت ایجاد می کنند. مادامی که غذا، آب،  اکسیژن وجود دارد، آنها به رشد ادامه می دهند تا به حداکثر جمعیت در حداکثر درجه حرارت که قابل تحمل آنهاست، برسند. در این شرایط، واکنش های شیمیایی صورت می پذیرد و در نتیجه گرما، گاز کربنیک (CO2) و بخار آب حاصل می شود. آب از دست رفته با اضافه کردن آب تازه یا آب جاری شده از کمپوست تأمین می شود تا واکنش های میکروبی و شیمیایی ادامه پیدا کند. فاز یک این منوال با تولید آمونیا و کربوهیدرات ها ادامه می یابد تا غذای قارچ را تأمین کند.

هدف از فاز دو کمپوستینگ با حذف آمونیا و تشویق میکروب های مفید و گرمادوست و از بین بردن میکروب های مضر و بیماری زا انجام می شود. گاز آمونیا برای رشد میسلیوم قارچ خوراکی سم تلقی می شود. میکروب های مفید و گرما دوست با تبدیل گاز آمونیا به محلول و جذب آن و سنتز پروتئین در سلول خود، غذای مخصوصی را برای تغذیه میسلیوم قارچ فراهم می کنند.

نکته بسیار مهم در فاز دو، تنظیم هوای لازم جهت رشد و تکثیر میکروب های مفید است. جریان یکنواخت هوا به صورت عمودی از میان و افقی از روی کمپوست، دمای کمپوست را تنظیم می کند. با این عمل، اکسیژن مورد نیاز میکروب ها تأمین می گردد و گاز کربنیک، گرما و بخار آب از محیط خارج می شود. حجم، کیفیت کمپوست و فعالیت میکروب ها مقدار هوای لازم را تعیین می کند. مقدار حرارتی که تولید می شود نسبت مستقیم با فعالیت میکروب ها دارد. حرارت تولید شده توسط میکروب های کمپوست قارچ باعث می شود تا هوای سرد اطراف به سمت محیط گرم هدایت شود. مادامی که جریان مناسب هوا در کمپوست وجود دارد، میکروب ها نیز به فعالیت خود ادامه می دهند.

تصمیم در رابطه با تغییر دما در فاز دو با تغییر در فعالیت میکروب ها گرفته می شود. بدین معنی که تغییر در فعالیت هوای سرد، تزریق زیاد هوای تازه ممکن است با استفاده زیاد بخار همراه باشد تا هوای محیط را تنظیم کند. استفاده از بخار زیاد بدون استفاده از هوای کافی باعث می شود تا رطوبت روی کمپوست تجمع کند و شرایط بی هوازی را برای میکروب ها فراهم نماید.

برگرفته از : نشریه کشاورز